جدول جو
جدول جو

معنی گلاب کشی - جستجوی لغت در جدول جو

گلاب کشی
(گُ کَ / کِ)
عمل گلاب کشیدن. رجوع به گلاب کشیدن شود
لغت نامه دهخدا
گلاب کشی
عمل گلاب کشیدن
تصویری از گلاب کشی
تصویر گلاب کشی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سِ پَ گَ دی دَ)
کشیدن گلاب از گل. گل را بطریق مخصوص پختن تا از آن گلاب به دست آید
لغت نامه دهخدا
(چُ پُ کَ / کِ)
کشندۀ گلاب. آنکه از گل گلاب کشد
لغت نامه دهخدا
(شَ کَ)
عمل شراب کش
لغت نامه دهخدا
(صَ کَ / کِ)
عمل صلاهکش. رجوع به صلاهکش شود
لغت نامه دهخدا
(گُ شِ کَ)
قسمی شیرینی که در میان گلاب دارد. شیرینی که در درون آن شربتی معطر به گلاب است
لغت نامه دهخدا
(گُ بِ چَ / چِ)
اشک. (آنندراج) (مجموعۀ مترادفات ص 42) :
هرچند از آفتاب بود تلخی گلاب
شد تلخ از ندیدن رویت گلاب چشم.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گِ کَ / کِ)
عمل گل بردن. کار گل کردن. حمل گل کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از گلاب کشیدن
تصویر گلاب کشیدن
استخراج گلاب از گل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلاب کش
تصویر گلاب کش
آنکه از گل گلاب گیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صلات کشی
تصویر صلات کشی
عمل صلات کش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاو کشی
تصویر گاو کشی
عمل و شغل گاو کش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل کشی
تصویر گل کشی
حمل و نقل گل و خاک: کپه گل کشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لگام کشی
تصویر لگام کشی
اکباح
فرهنگ واژه فارسی سره